امروز طی حرکتی دلاورانه بعد از خوردن صبحونه و دیدن فیلم ، به تخت بازگشتم و درحالی که پتو رو میپیچیدم دور خودم، مشت محکمیبر دهن همهی صبحایی که اینو آرزو میکردم و پا میشدم میرفتم یونی زدم.
پی . اس : محکمتر بزن.
بی ربط : برندن زنده ست و سگهار نمیگیرش (اشاره بر سلامتی). نگران کی بودم حقیقتا :))
بی ربط : دیروز که تو شهر راه میرفتم دیدم دو نفر داشتن نی و یه ساز بادی دیگه میزدن، یه ساز کوبهای بی صاحب هم کنارشون بود، گفتم چرا یکی ضرب نمیزنه؟ گفتن طرف کار داشته امروز نیومده. دیگه نشد که بشه جلو حودمو بگیرم و نشستم با هم زدیم، یه قسمتشو سیو کردم میذارم اینجی.
اهنگ تیتراژ به طور فیلم